داستان صوتی گرگ نوشته هوشنگ گلشیری
راوی : حمید رضا امیدیان
ظهر پنجشنبه خبر شدیم که دکتر برگشته است و حالا هم مریض است. چیزیش نبود
دربان بهداری گفته بود که از دیشب تا حالا یک کله خوابیده است، هر وقت هم
که بیدار میشود فقط هقهق گریه میکند. معمولاً بعد از ظهرهای چهار شنبه
یا پنج شنبه راه میافتاد و میرفت شهر، با زنش. این دفعه هم با زنش رفته
بود. اما راننده باری که دکتر را آورده بود گفته: «فقط دکتر توی ماشین
بود.» گویا از سرما بیحس بوده. دکتر را دم قهوه خانه گذاشته و رفته بود.
ماشین دکتر را وسطهای تنگ پیدا کرده بودند. اول فکر کرده بودند باید به
ماشینی، چیزی، ببندند و بیاورندش ده. برای همین با جیپ بهداری رفته بودند.
اما تا راننده نشسته پشتش و چند تا هم هلش دادهاند راه افتاده. راننده
گفته: «از سرمای دیشب است وگرنه ماشین که چیزیش نیست» حتی برف پاک کن هاش
هم عیبی نداشته تا وقتی هم که دکتر نگفته بود: «اختر، پس اختر کو؟ هیچ کس
به صرافت زن نیفتاده بود.».....
نویسنده / مترجم : هوشنگ گلشیری / حمید رضا امیدیان |
دانلود رایگان کتاب
|
زبان کتاب الکترونیک : فارسی
|
حجم فایل کتاب : 6.7 مگابایت
|
نوع فایل کتاب : MP3
|
تعداد صفحات کتاب الکترونیک : -
|
|
پسورد کتاب الکترونیک : www.takbook.com |